داستان عاشقانه به سبک هندی .... (طنز)

 

دوتا پسر سر یك دختر دارن دعوا میكنند كه یك دختر پاك و نجیب داره گریه میكنه و میگه تورخدا بس كنین كه یكی از پسر متوجه خال توی دماغ اون یكی پسره میشه و داد میزنه "داداش"….
اونم خال توی دماغ او یكی رو میبینه و با چشمی گریان داداششو بقل میكنه و میگه "باورم نمیشه بعد از این همه سال پیدات كردم"….
در این زمان یك پیر زن كور وارد صحنه میشه و میفته زمین و سرش به سنگی میخوره و بیناییشو بدست میاره و یهو داد میزنه: "بچه های گلم،"…
توی این نقطه حساسه كه دو پسر و دختره همه میگن "مامان!" و همگی میفهمن كه خواهر برادرن....
این فیلم این پیام اخلاقی رو به ما میده كه دعوا كردن سر دختر خوب نیست و از این جور حرفا.

 

نسل ما بد شانس ترین نسل ؟!؟ (طنز)

 

تو نوزادی شیر خشک نایاب شده بود… تو بچگی هم دوران جنگ بود… دوران تحصیل هم هر چی طرح بود رو ما امتحان کردن… نظام قدیم، نظام جدید،طرح کاد ، نظام خیلی جدید… رسیدیم دانشگاه سهمیه ها بیداد کردن… فارغ التحصیل شدیم به خاطر زیاد بودن جمعیت کار پیدا نشد… تا خواستم خونه بخرم قیمت خونه ها سر به فلك كشید، همین كه خریدم قیمتها افتاد ... خواستم وام بانكی بگیرم ، جلوشو گرفتن .... ماشین خریدیم بنزین سهمیه بندی شد ...

دست ها رو به آسمون --------> بارالها! ما نسل جدید حال نداریم به راه راست هدایت شویم، خودت راه راست را به سوی ما کج کن !؟!


 





نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: